حازم به فارسی | دیکشنری عربی
حازم
-
اظهار کننده , ادعا کننده , مدعی , ریگ دار , شن دار , ریگ مانند , با جرات , صاحب عزم , ثابت قدم , پا بر جا , مصمم , ثابت , تصویب کردن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.