حکم به فارسی | دیکشنری عربی
حکم
-
قضاوت , داوری , احقاق حق , حکم ورشکستگی , داور , میانجی , فیصل دهنده , دادرسی , فتوی , رای , داور مسابقات , داوری کردن , داور مسابقات شدن , سرحکم (هاکام) , سرداور , حکمیت
-
حکمیت کردن (در) , فیصل دادن , فتوی دادن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.