خراب به فارسی دیکشنری عربی
خراب
-
خرابی , غارت , ویران کردن , نابودی , خرابه , ویرانه , تباهی , خراب کردن , فنا کردن , فاسد کردن , ویرانی
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.