خندق به فارسی | دیکشنری عربی

خندق
  • خاکریز , سد , بند , نهر , ابگذر , مانع , خندق , حفره , راه اب , نهراب , گودال کندن , دیواری که برای جلوگیری از اب دریا می سازند (در هلند) , اب بند , بند اب

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر