خوف به فارسی | دیکشنری عربی

خوف
  • ترس , بیم , هراس , ترسیدن (از) , وحشت , ترس ناگهانی , ترساندن , رم دادن , چشم زهره گرفتن , هراسانده , گریزاندن , ترسیدن , هراس کردن , خوف , رمیدگی , رم , هیبت , محل هراسناک

  • بوحشت انداختن , ترساندن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر