دب به فارسی | دیکشنری عربی

دب
  • خرس , سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی , لقب روسیه ودولت شوروی , بردن , حمل کردن , دربرداشتن , داشتن , زاییدن , میوه دادن , تاب اوردن , تحمل کردن , مربوط بودن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر