دهن به فارسی | دیکشنری عربی
دهن
-
سرشیر , کرم , هر چیزی شبیه سرشیر , زبده , کرم رنگ , سرشیر بستن , فربه , چاق , چرب , چربی , چربی دار , چربی دار کردن , فربه یا پرواری کردن , گریس , روغن اتومبیل , روغن , مداهنه , چاپلوسی , روغن زدن , چرب کردن , رشوه دادن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.