دکان به فارسی | دیکشنری عربی
دکان
-
دکان , بوتیک , بخار , بخار دهان , بخار از دهان خارج کردن , متصاعد شدن , بوی بد دادن , مغازه , کارگاه , تعمیر گاه , فروشگاه , خرید کردن , مغازه گردی کردن , دکه , دود , مه غلیظ , استعمال دود , استعمال دخانیات , دودکردن , دود دادن , سیگارکشیدن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.