ذوب به فارسی | دیکشنری عربی
ذوب
-
اب کردن , حل کردن , گداختن , فسخ کردن , منحل کردن , ابگون کردن , تبدیل به مایع کردن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.