راس به فارسی | دیکشنری عربی

راس
  • دماغه , شنل , پول چای , انعام , اطلا ع منحرمانه , ضربت اهسته , نوک گذاشتن , نوک دارکردن , کج کردن , سرازیر کردن , یک ورشدن , انعام دادن , محرمانه رساندن , نوک , سرقلم , راس , تیزی نوک چیزی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر