رطب به فارسی | دیکشنری عربی

رطب
  • بارانی , نمناک , تر , نم , مرطوب , نمدار , ابدار , بخاردار , مرطوب ساختن , نمدار کردن , گریان , پر از اب , خیس , بارانی , اشکبار , تری , رطوبت , تر کردن , مرطوب کردن , نمناک کردن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر