سریر به فارسی | دیکشنری عربی

سریر
  • بستر , کف , حرف توخالی وبی معنی , خوابگاه (درکشتی یا ترن) , هرگونه تختخواب تاشو , تختخواب سفری , رختخواب بچگانه , برانکار یا تخت مخصوص حمل مریض , جنایت کار , از جان گذشته , لوطی محله , اوباش , رند , ادم رذل , فرومایه , پست و حقیر , بدکار , تبه کار , جانی , جنایت امیز

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر