صحن به فارسی | دیکشنری عربی
صحن
-
ظرف , بشقاب , دوری , سینی , خوراک , غذا , در بشقاب ریختن , مقعر کردن , صفحه , اندودن , نعلبکی , زیر گلدانی , بشقاب کوچک , در نعلبکی ریختن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.