صغیر به فارسی | دیکشنری عربی

صغیر
  • کوچک , خرده , ریز , محقر , خفیف , پست , غیر مهم , جزءی , کم , دون , کوچک شدن یاکردن , جوان , تازه , نوین , نوباوه , نورسته , برنا

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر