صنف به فارسی | دیکشنری عربی
صنف
-
کالبد شناسی کردن , تشریح کردن , قطعه قطعه کردن , تجزیه کردن , رسته بندی کردن , رده بندی کردن
-
داغ , داغ ودرفش , نشان , انگ , نیمسوز , اتشپاره , جور , جنس , نوع , مارک , علا مت , رقم , لکه بدنامی , داغ کردن , داغ زدن , خاطرنشان کردن , لکه دار کردن , دسته , زمره , طبقه , مقوله , مقوله منطقی , رده , کلا س , طبقه بندی کردن , هماموزگان , رسته , گروه
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.