صید به فارسی | دیکشنری عربی
صید
-
گرفتن , از هوا گرفتن , بدست اوردن , جلب کردن , درک کردن , فهمیدن , دچار شدن به , عمل گرفتن , اخذ , دستگیره , لغت چشمگیر , شعار , شکار کردن , صید کردن , جستجو کردن در , تفحص کردن , شکار , جستجو , نخجیر
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.