ضلع به فارسی | دیکشنری عربی

ضلع
  • دنده , تکه گوشت دنده دار , دنده دار کردن , گوشت دنده , هر چیز شبیه دنده , پشت بند زدن , مرز گذاشتن , نهر کندن , شیار دار کردن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر