ضیق به فارسی | دیکشنری عربی

ضیق
  • پریشانی , اندوه , محنت , تنگدستی , درد , مضطرب کردن , محنت زده کردن

  • تنگ , کم پهنا , باریک , دراز و باریک , محدود , باریک کردن , محدود کردن , کوته فکر

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر