طرف به فارسی | دیکشنری عربی
طرف
-
عضو , عضو بدن , دست یا پا , بال , شاخه , قطع کردن عضو , اندام زبرین , اندام زیرین , خوش گذرانی , تجمل عیاشی , عیش , نعمت
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.