عدل به فارسی | دیکشنری عربی

عدل
  • تعدیل کردن , تنظیم کردن , تغییردادن , عوض کردن , اصلا ح کردن , تغییر یافتن , جرح و تعدیل کردن , دگرگون کردن , ترمیم کردن , تغییر دادن , راست کردن , درست کردن , مرتب کردن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر