عرض به فارسی | دیکشنری عربی

عرض
  • فرمودن , امر کردن , دعوت کردن , پیشنهاد کردن , توپ زدن , خداحافظی کردن , قیمت خریدرا معلوم کردن , مزایده , پیشنهاد , پهنا , عرض , وسعت نظر , نمایش , نمایش دادن , نمایاندن , تقدیم داشتن , پیشکش کردن , عرضه , تقدیم , پیشکش , اراءه , نشان دادن , نمودن , ابراز کردن , فهماندن , نشان , جلوه , اثبات , نازک , حساس , لطیف , دقیق , ترد ونازک , باریک , محبت امیز , باملا حظه , حساس بودن , ترد کردن , لطیف کردن , انبار , اراءه دادن , تقدیم کردن , پول رایج , مناقصه ومزایده , پهنه , وسعت , چیز پهن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر