عصب به فارسی | دیکشنری عربی

عصب
  • عصب , پی , رشته عصبی , وتر , طاقت , قدرت , قوت قلب دادن , نیرو بخشیدن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر