عقل به فارسی | دیکشنری عربی
عقل
-
فکر , خاطر , ذهن , خیال , مغز , فهم , فکر چیزی را کردن , یاداوری کردن , تذکر دادن , مراقب بودن , مواظبت کردن , ملتفت بودن , اعتناء کردن به , حذر کردن از , تصمیم داشتن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.