غضب به فارسی | دیکشنری عربی
غضب
-
براشفتگی , خشم , غضب , خشمگین کردن , غضبناک کردن , تشدید , دیوانگی , خشم زیاد , عشق مفرط , غیظ , هیجان شدید وتند , درنده خویی , روح انتقام , اشوب , اضطراب , شدت , عصبانیت , از جا در رفتگی , تخطی , هتک حرمت , از جا در رفتن , سخت عصبانی شدن , بی حرمت ساختن , بی عدالتی کردن , خروشیدن , میل مفرط , خشمناک شدن , غضب کردن , شدت داشتن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.