غل به فارسی | دیکشنری عربی
غل
-
دست بند (مخصوص دزدان وغیره) , قید , بند , زنجیر , بخو , دستبندزدن , زنجیرکردن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.