فارس به فارسی | دیکشنری عربی
فارس
-
اسب سوار , شوالیه , مربوط به اسب سواری , چابک سوار , اسب سوار حرفه ای , گول زدن , با حیله فراهم کردن , نیرنگ زدن , اسب دوانی کردن , سوارکار اسب دوانی شدن , سلحشور , دلا ور , قهرمان , نجیب زاده , بمقام سلحشوری ودلا وری ترفیع دادن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.