فاسق به فارسی | دیکشنری عربی
فاسق
-
ادم هرزه , فاسق , شهوتران , شهوترانی کردن
-
هرزه , فاجر , بداخلا ق , ازروی هرزگی , فاسد , شهوانی , شهوت انگیز , ناشی از هرزگی , شهوت پرست
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.