فلاح به فارسی | دیکشنری عربی

فلاح
  • باغبان , روستایی , دهاتی , ادم بی تربیت , ادم خشن , دهقانی , کشاورز , رعیت , مربوط به دهکده , مسخره

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر