قبر به فارسی | دیکشنری عربی

قبر
  • قبر , گودال , سخت , بم , خطرناک , بزرگ , مهم , موقر , سنگین , نقش کردن , تراشیدن , حفر کردن , قبر کندن , دفن کردن , گور , ارامگاه , در گرو قرار دادن , مقبره

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر