قید به فارسی | دیکشنری عربی
قید
-
زنجیر , بازداشت , جلوگیری , لبه پیاده رو , محدود کردن , دارای دیواره یا حایل کردن , تحت کنترل دراوردن , فرونشاندن , بدهی , حساب بدهی , در ستون بدهی گذاشتن , پای کسی نوشتن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.