مدیر به فارسی | دیکشنری عربی

مدیر
  • فرمدار , مدیر , رءیس , مدیر تصفیه , وصی و مجری , فرنشین , اداره کننده , کارگردان , مباشر , کارفرمان

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر