مرتب به فارسی | دیکشنری عربی

مرتب
  • تر وتمیز , مرتب , بطور تر وتمیز , بطورمنظم , پاکیزه , منظم کردن , اراستن , مرتب کردن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر