مسعی به فارسی | دیکشنری عربی
مسعی
-
تلا ش , کوشش , سعی , جد و جهد , سعی بلیغ , تلا ش کردن , کوشیدن , تعقیب , پیگرد , تعاقب , حرفه , پیشه , دنبال , پیگیری
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.