مصب به فارسی | دیکشنری عربی

مصب
  • دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد , مدخل

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر