معدل به فارسی | دیکشنری عربی

معدل
  • معدل , حد وسط , میانه , متوسط , درجه عادی , میانگین , حد وسط (چیزیرا) پیدا کردن , میانه قرار دادن , میانگین گرفتن , رویهمرفته , بالغ شدن , تعدیل کننده , برابری , تساوی , تعادل , بهای رسمی سهم , برابر کردن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر