منحط به فارسی | دیکشنری عربی
منحط
-
پست , فرومایه , سرافکنده , مطرود , روی برتافتن , خوار , پست کردن , کوچک کردن , تحقیرکردن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.