مون به فارسی | دیکشنری عربی

مون
  • اذوقه رساندن , خواربار رساندن , تهیه کردن , فراهم نمودن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر