نعناع به فارسی | دیکشنری عربی
نعناع
-
ضرابخانه , سکه زنی , ضرب سکه , سکه زدن , اختراع کردن , ساختن , جعل کردن , نعناع , شیرینی معطر با نعناع , نو , بکر , نعناع بیابانی , قرص نعناع
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.