هبوط به فارسی | دیکشنری عربی

هبوط
  • کاهش , شیب پیدا کردن , رد کردن , نپذیرفتن , صرف کردن (اسم یاضمیر) , زوال , انحطاط , خم شدن , مایل شدن , رو بزوال گذاردن , تنزل کردن , کاستن , نسب , نژاد , نزول , هبوط , غوطه , شیرجه , گودال عمیق , سرازیری تند , سقوط سنگین , فرو بردن , غوطه ورساختن , شیب تند پیدا کردن , شیرجه رفتن , ناگهان داخل شدن , لغزش , سرازیری , سراشیبی , ریزش , سرسره , کشو , اسباب لغزنده , سورتمه , تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری , لغزنده , سرخونده , پس وپیش رونده , لغزیدن , سریدن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر