وتر به فارسی | دیکشنری عربی

وتر
  • رگ وپی , پی , وتر , تار وپود , رباط , پوره , زردپی , اوتار

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر