کسر به فارسی | دیکشنری عربی
کسر
-
شکستنی , شکست , شکستن , شکستگی , ترک خوردگی , شکاف , برخه , کسر (کسور) , بخش قسمت , تبدیل بکسر متعارفی کردن , بقسمتهای کوچک تقسیم کردن , انکسار , ترک , شکافتن , گسیختن , شکستگی (استخوان)
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.