کل به فارسی | دیکشنری عربی
کل
-
همه , تمام , کلیه , جمیع , هرگونه , همگی , همه چیز , داروندار , یکسره , تماما , بسیار , بمعنی (غیر) و (دیگر) , هر یک , هریک از , هریکی , هر , خوردن , مصرف کردن , تحلیل رفتن , هرکس , هرکه , هرکسی , درست , دست نخورده , کامل , بی خرده , سراسر , سالم
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.