معنی استعاره در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
(اِ تِ رِ) [ع. استعاره] (مص م.) به عاریت گرفتن.
(ادبی) در بدیع، استعمال کلمهای در غیر معنی حقیقی خودش بر سبیل تشبیه یعنی آوردن مشبه یا مشبهٌبه در کلام و حذف طرف دیگر، مانندِ این جمله: ماهی را دیدم سر از دریچه بیرون کرد. δ ماه در این جمله بهجای کلمۀ محبوب، معشوق، یا زنی زیبا به کار رفته است،
(اسم مصدر) [قدیمی] عاریت گرفتن، قرض گرفتن،
اشاره، ایما، تعریض، تلمیح، تمثیل، تمثیل، رمز، کنایه
چیزی را به عاریه گرفتن
اِسْتِعارَه، بعاریت گرفتن، کلامی را با اَلفاضی بظاهر متفاوت با معنای اصلی و مورد نظر گفتن مثل اینکه گفته شود " شیری بود که می جنگید " و منظور آنکه مثل شیر با شجاعت میجنگید،