معنی اقسام در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
اقسام. [اَ] (ع اِ) ج ِ قِسْم. جزٔها و قسم ها و درجه ها. (ناظم الاطباء):
ای نام تو بخشیده ٔ بخشنده ٔ اقسام
اقسام مکارم را بخشی است از آن نام.
مسعودسعد.
رجوع به قسم شود. || ج ِ قَسَم. سوگندها. (غیاث اللغات) (سیوطی).
اقسام. [اِ] (ع مص) سوگند خوردن. (تاج المصادر بیهقی) (از ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج) (ترجمان القرآن). || بخش کردن. (آنندراج).
جمع قسم.، بهره ها، بخش ها، گونه ها، جنس ها. [خوانش: (اَ) [ع.] (اِ.)]
(~.) [ع.] (اِ.) جِ قسم، سوگندها.
(اِ) [ع.] (مص م.) سوگند دادن، قسم دادن.
قِسم
انواع، وجوه، انحا، سوگندها
جمع قسم، جزءها، درجه ها
اِقْسام، سوگند دادن، قَسَم خوردن و قَسَم دادن،