اقلام در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
اقلام. [اَ] (ع اِ) ج ِ قَلَم. (ناظم الاطباء):
ضرورت است که روزی بسوزد این اوراق
که تاب آتش سعدی نیاورد اقلام.
سعدی.
رجوع به قلم شود.
فرهنگ عمید
نمونهها، انواع،
[قدیمی] = قلم
فرهنگ واژههای فارسی سره
نمونه ها
کلمات بیگانه به فارسی
نمونه ها
فرهنگ فارسی هوشیار
(تک: قلم) تیرهای منگیا (منگیا قمار)، خامه ها کلک ها، ریز کالاها (اسم) جمع قلم خامه ها کلکها. (اقلا) لااقل کمینه کمترین: اقلا چند کلمه بگویید. توضیح این کلمه فصیح نیست. زیرا (اقل) غیر منصرف است و قبول تنوین نمیکند و بجای آن در عربی (لااقل) و در فارسی (دست کم) مستعمل است. جمع قلم
فرهنگ فارسی آزاد
اَقْلام، قَلَم ها (مفرد: قَلَم)،
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.