معنی قنوت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
قنوت. [ق ُ] (ع مص) فرمانبرداری کردن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و از این معنی است قول خداوند تعالی: القانتین و القانتات. (منتهی الارب). || خاموش بودن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). سکوت کردن. || بازماندن در سخن. (منتهی الارب). امساک در کلام. (از اقرب الموارد). || ایستادن در نماز. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و بهمین معنی است حدیث: افضل الصلوه طول القنوت. (منتهی الارب). || دعا کردن. || ذلیل و خوار شدن: قنت له، ذل. (از اقرب الموارد).
تواضع، فرمان برداری، قیام در نماز. [خوانش: (قُ) [ع.] (اِمص.)]
(فقه) دعایی که در رکعت دوم نماز پس از حمد و سوره، با دستهای رو بهصورت خوانده میشود،
[قدیمی] خواندن دعا،
فرمانبرداری کردن، امساک در کلام، دعا بعد از قیام و قرائت در رکعت دوم نماز
قَنُوت، مطیع و فرمانبردار،
قُنُوت، (قَنَتَ، یَقنُتُ) اطاعت کردن، خاضع شدن، مطیع و فرمانبردار حق گشتن، اقامه صلوه کردن، به نماز ایستادن،
قُنُوْت، دعائی که در نماز در حال نگهداشتن دستها مقابل صورت تلاوت می گردد،