معنی مشاغل در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

مشاغل. [م َ غ ِ](ع اِ) ج ِ مَشغله.(منتهی الارب)(ناظم الاطباء).ج ِ مشغله، به معنی کار و بار که بازدارد تو را از کار.(آنندراج). کار و بار. مشغله ها.شغل ها.(از ناظم الاطباء): با این همه مشاغل از تربیت علما و اماثل هیچ دقیقه ای اهمال نکردی وبه مجاورت ایشان رغبت صادق داشتی.(لباب الالباب).
- مشاغل دولتی، شغلهایی که از طرف دولت به اشخاص واگذار شود. کار و حرفه ٔ آنان که دروزارتخانه ها و ادارات دولتی به کار می پردازند.

فرهنگ معین

(مِ غِ) [ع.] (اِ.) جِ مشغله، کارها.

فرهنگ عمید

مشغله

مترادف و متضاد زبان فارسی

شغل‌ها، کارها، کسب‌ها، مشغله‌ها، گرفتاری‌ها، کاروبارها

فرهنگ فارسی هوشیار

کار وبار و مشغله و شغلها

فرهنگ فارسی آزاد

مَشاغِل، به معنای کارها و شغلها مصطلح است (به معانی مفرد آن: مَشغَل نیز مراجعه شود)،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر