خلاصه داستان قسمت ۱۰۶ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۱۰۶ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.
قسمت ۱۰۶ سریال ترکی شربت زغال اخته
امید با اصرارهای یوسف به سر کار برمیگرده اما از اینکه اصلاً کاری نداره اونجا و حوصلش سر میره کلافه است. عامر پیش عبدالله خان رفته، وقتی ماجرای دیشبو ازش میشنوه بهش میگه بزار هر کسی هر کاری میخواد بکنه هر کسی موظفه برای زندگی خودش تصمیم بگیره سپس ادامه میده و میگه که اجازه داده آذرخش برای ضبط برنامه تلویزیونی بره چون عاشق اوست و میخواد زندگی آرومی با او داشته باشه. ارطغرل به عبدالله خان خبر میده که ابراهیم از دستمون فرار کرده امکان داره به مهری و نورسما صدمهای بزنه گفتم بدونین که حواستون باشه و مراقب باشین. آذرخش که برای سر زدن به دوعا به خانه پنبه رفته با او هم صحبت میکنه و سعی میکنه آرومش کنه و میگه نورسما دختری نیست که ناراحتی شما براش مهم نباشه به زودی رابطتون مثل قبل میشه سپس پنبه از مراسم مولودی که قرار است برای چله جمره بگیره به آذرخش میگه آذرخش که با این مراسم آشنایی نداره بهش میگه ما نمیدونیم باید چیکار کنیم اگه قراره کاری انجام بدیم بهمون بگین پنبه میگه نه من خودم همه کارهارو میکنم شما فقط با خانواده تشریف بیارین که آذرخش قبول میکنه.
سپس آذرخش با عامر به استودیو برای ضبط برنامه میره. عامر اول با روی باز از آذرخش حمایت میکنه اما وقتی اونجا جو استودیو را میبینه بهم میریزه و عصبی میشه و خودشو کنترل میکنه روزگار اینو متوجه میشه و براش صندلی میاره تا بشینه و به عامر میگه آذرخش با این برنامه میترکونه طرفدارای زیادی پیدا میکنه هم خیلی موفقه هم خیلی جذاب و زیبا عامر بیشتر به هم میریزه از طرفی نیلای برای اینکه به خودش ثابت کنه رابطه مامان پنبه و عبدالله خان به خاطر شعله به هم خورده به دفتر کار شعله میره و اونجا به بهانه مراسم برای بچهاش سر صحبت را باز میکنه. او بهش میگه که اوضاع اصلاً خوب نیست میونه مامان پنبه با بابا عبدالله شکرآبه مامان پنبه تو زیارتگاه گریه میکرد فکر کنم به طلاق کشیده بشه سپس از اونجا میره.
شعله که فکر میکنه این مسئله به اون مربوطه و به امید زنگ میزنه تا ماجرا رو بپرسه امید هم از شنیدن این خبر جا میخوره و میگه فکر نکنم همچین چیزی باشه اگه هم باشه سر نورسما و منه همون موقع مته خان میخواد بیاد پیش امید که حرفاشو میشنوه و از آنجا میره. موقع برگشت از استودیو آذرخش متوجه شده که عامر کاملاً رفتارش تغییر کرده و دلیلشو میپرسه عامر میگه نمیخوام تو تلویزیون کار کنی من تو رو به عنوان مدیر مدرسه دوست دارم آذرخش دلیلشو میپرسه که به جوابی نمیرسه و به خانه برمیگرده که حرفهای مادرش درباره این موضوع به یادش میاد. عامر هم برای عوض شدن حال و هواش شب پیش مته خان میره و برخلاف همیشه با کایهان خوب رفتار میکنه حتی با همدیگه تخته نرد بازی میکنند که لمان هم شوکه شده…