خلاصه داستان قسمت ۱۰۹ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۱۰۹ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.

قسمت ۱۰۹ سریال ترکی شربت زغال اخته
قسمت ۱۰۹ سریال ترکی شربت زغال اخته

قسمت ۱۰۹ سریال ترکی شربت زغال اخته

پلین دوست دختر روزگار بارها از طرف روزگار پس زده میشه و پلین متوجه این فاصله بینشون شده و با کلافگی بهش میگه من مثل دوست دخترای دیگه ا نیستم اگه خیانت کنی بد می‌بینی اما روزگار می‌دونه که هر چند تا هم که دوست دختر داشته باشه عاشق شعله شده. عامر پیش دکترش میره و بهش میگه سری قبلی که اومدم چند تا سوال ازم پرسیدین خواستم بهتون بگم که درباره‌شون بهتون دروغ گفتم همه اون علائمو داشتم دکتر میگه بهتره یک ام آر آی دیگه بگیریم و چند تا آزمایش انجام بدیم عامر قبول می‌کنه. پنبه به خانه نورسما میره و با همدیگه در حال صحبت کردنن که با صینم روبرو میشه او با نورسما درباره صینم حرف می‌زنه و میگه چه معنی داره یه مرد متاهل دوست مجرد داشته باشه اونم اینجوری لخت و پتی؟! سپس باهم بحث می‌کنند که نورسما ازش می‌خواد آروم حرف بزنه تا صینم نشنوه پنبه میگه خب بذار بشنوه به زودی می‌بینی که شوهرتو از راه به در می‌کنه صینم که حرفاشونو شنیده وسایلشو جمع می‌کنه و از خانه می‌خواد بره که نورسما مدام ازش معذرت خواهی می‌کنه و سعی می‌کنه جلوشو بگیره اما موفق نمی‌شه.

نورسما پیش مادرش برمی‌گرده و باهاش دعوا می‌کنه که چرا همچین کاری کردی پنبه میگه خیلی هم خوب شد نورسما که از دخالت‌های مادر و پدرش خسته شده ازش می‌خواد این رفتارشونو تموم کنن و تو زندگی اونا دخالت نکنن چون الان نمی‌دونه جواب امید را چی بده پنبه با ناراحتی از خانه میره. نیلای برای معذرت خواهی کردن از مصطفی برای اتفاق‌های اخیر تصمیم گرفته یک بیلبورد عاشقانه نزدیک رستوران مصطفی بزنه زلفی از فرصت استفاده می‌کنه و قیمت بیلبورد را دو برابر میگه که خودش هم سود کنه نیلای که انقدر پول نداره مجبور میشه پیش عامر بره و از او پول بخواد عامر هم قبول می‌کنه. دوعا با وکیلی که قبلاً باهاش آشنا شده بود و حامی زنان رنج کشیده هست در کافه قرار گذاشته و ازش کمک می‌خواد تمام ماجرارو برایش تعریف می‌کنه وکیل میگه باید دوباره شکایت کنی تا پرونده به جریان بیفته و اینو بدون که فاتح هیچ وقت از زندگیت بیرون نمیره.

روزگار طبق قراری که از قبل با عامر گذاشته به شرکت میره و با مته خان آشنا می‌شه و به عامر میگه تبریک می‌گم پسر خیلی خوبی تربیت کردی تو کارشم خیلی موفق میشه و پیشنهاد میده تا اسپانسر یه برنامه توریستی بشه و مته خان به آن برنامه رسیدگی کنه عامر قبول می‌کنه سپس با هم پیش عبدالله خان میرن. روزگار از آنجایی که می‌دونه بین او و شعله خبرهایی بوده و هست از قصد میگه شعله چون پدر نداشته شما را مثل پدر خودش دوست داشت و همیشه خوبتونو می‌گفت عبدالله از این حرف جا می‌خوره و تشکر می‌کنه و به روزگار میگه ما هم شعله خانومو دوست داریم سایه‌اش مستدام باشه روزگار میگه پس من بیام عشقمو از شما خواستگاری کنم عامر هم میگه فکر خیلی خوبیه آذرخش هم خوشحال میشه عبدالله خان میگه ببینیم چی میشه. امید از رفتن صینم عصبانی و ناراحت و به خاطر دخالت‌های خانواده نورسما باهاش بحث می‌کنه نورسما خودش به وضوح داره می‌بینه که دخالت‌های خانواده‌اش داره کانون گرم خانه‌اش را سرد می‌کند امید درباره کار نکردنش تو شرکت هم میگه که اصلاً بهش کار نمیدن او از شنیدن این حرف‌ها جا می‌خوره و تصمیم می‌گیره با پدرش صحبت کنه. روزگار با شعله برای شام بیرون رفته و ازش می‌خواد که تو جشن ۵ سالگی کانال تدارکاتشو برعهده بگیره شعله قبول می‌کنه. سر میز شام در خانه ارطغرل بحث کار کردن زن وسط کشیده می‌شه که امید متوجه طعنه و کنایه‌های فاتح به خودش می‌شه به خاطر همین به همه میگه که نورسما هم به عنوان منشی یک املاکی شروع به کار کرده و من به زنم افتخار می‌کنم عبدالله خان و پنبه جا می‌خورند آذرخش و دوعا به نورسما تبریک میگن و ازش حمایت می‌کنند….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی شربت زغال اخته

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا