خلاصه داستان قسمت ۱۱۱ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۱۱۱ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر را می توانید مطالعه کنید. با ما همراه باشید. این سریال به کارگردانی علی بیلگین، امید و ناامیدی‌ها، جنگ‌ها و تلاش‌های کارکنان صنعت سینما را به تصویر می‌کشد. سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر (Menajerimi Ara) در ژانر درام و کمدی محصول سال ۲۰۲۰ برگرفته از سریال فرانسوی Dix Pour cent به سفارش کانال Star Tv میباشددر این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۱۱۰ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر را می توانید مطالعه کنید. با ما همراه باشید. این سریال به کارگردانی علی بیلگین، امید و ناامیدی‌ها، جنگ‌ها و تلاش‌های کارکنان صنعت سینما را به تصویر می‌کشد. سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر (Menajerimi Ara) در ژانر درام و کمدی محصول سال ۲۰۲۰ برگرفته از سریال فرانسوی Dix Pour cent به سفارش کانال Star Tv میباشد.
قسمت ۱۱۱ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر
طغرل به آلپر زنگ میزنه. آلپر با دیدن اسم طغرل روی گوشیش حسابی عصبانی میشه و با عصبانیت بهش میگه مگه نگفتم دیگه به من زنگ نزن؟ کار من دیگه با آژانس اگو تموم شده نه تو رو می خوام ببینم نه اون جیدارو و نه هیچ کس دیگه ای از آژانس. دیگه به من زنگ نزن بلاکت می کنم و با عصبانیت تلفن را قطع میکنه. جیدا عصبانی میشه و بهش میگه بی تربیت دیگه حق نداره تا وقتی من اینجام از جلوی در این آژانس رد بشه. دجله به مرال میگ هرچه سریعتر بهم بگو که آلپر کجاست من باید برم اونجا. مرال از روی عکس های او متوجه می شه که به شیله رفته و بهش آدرسو میده. دجله برنامه کاری مرال را بهش میگه سپس کارت بانکی مدیر برنامه ها را بهش میده و میگه اگه برای بازیگر ها خواستی خرج بکنی از این کارت استفاده بکن و با عجله در حال بیرون رفتن از آژانس است که با باریش روبرو میشه.
باریش جلوشو میگیره و میگه کجا؟ دجله میگه شیله باید برم باریش میگه فکر خیلی خوبیه واسه تعطیلات باهم بریم اما دجله بهش میگه نه برای تعطیلات نمیرم دارم میرم پیش آلپر تا ببینم میتونم راضیش کنم یا نه باریش میگه خیلی خوب اینم فکر خوبیه خودم میبرمت باهم میریم. دجله خوشحال میشه و میگه مگه فیلمبرداری نداری؟ او بهش میگه نه عقب افتاده مثل اینکه ایرم یه کاری براش پیش اومده انداخته عقب، دجله عصبانی میشه که چرا بهش چیزی نگفته مگه مدیر برنامه‌اش نیست! کراج با جیدا در آژانس خیلی خشک و سرد برخورد میکنه که جیدا بهش میگه خیلی سخت نیست این دوگانگی شخصیت؟ تو خونه یه جور اینجا یه جور دیگه؟ جیدا بهش میگه این رفتارت خیلی منو اذیت میکنه و در اتاق را باز میکنه تا بیرون بره و بهش میگه خیلی هم ناراحتم میکنه. کراج بهش میگه این نظر من نیست من همیشه حد وسط را می‌گیرم و با کنایه بهش میگه اما جیدایی که زندگی کاری و شخصیو با هم قاطی نمی‌کرد خیلی جذاب تر بود سپس از اتاق بیرون میده، جدیدا به خاطر اینکه حرف خودش را به خودش پس داده لبخند میزنه.
باریش و دجله در جاده شیله در حال رفتن به لوکیشن آلپر هستند و از فضای آنجا لذت می‌برند و با همدیگه یاد روزهایی که با همدیگه گذروندن می افتند. از همان روزی که همدیگر را برای اولین بار دیدن تا تمام خاطراتی که با همدیگه ساختن. مدیر برنامه ها به جز دجله به همراه دستیارهاشون در تراس جلسه دارن تا درباره سناریو جدید با همدیگه همفکری کنند و با سلیم کارگردان این سناریو ملاقات کنند. وقتی سلیم میاد بهشون میگه زوجی که در نظر گرفتم آلپ و آیچا هستش و به چینار و کراج نگاه میکنه و میگه مشکلی که نیستش؟ کراج و چینار مشکلی درباره این بازیگرها دارند اما بروز نمی‌دهند و همه چیز را خوب نشون میدن. چینار به کراج میگه مگه آیچا نمایش موزیکال نداره؟ کراج بهش میگن نه فقط یه چیزی برای دست گرمیه. کراج به چینار میگ مگه آلپ فیلمبرداری نداره؟ چینار بهش میگه یه فیلم برداری ساده است قابل برنامه ریزیه مشکلی پیش نمیاد. سپس بعد از جلسه هر دوی آنها با استرس به اتاق هایشان می روند.
کراج به گولن میگه باید هرچه سریعتر جلوی رفتن آیچا به نمایش موزیکال را بگیریم گولن با استرس میگه ولی من چند دقیقه پیش قرارداد را با پست فرستادم کراج بهش میگه باید سریع بریم به اداره پست و جلوشو بگیریم. چینار به امراه میگه باید هر جور که شده آلپ را پیدا کنیم باید بریم سر صحنه فیلمبرداری و باهاش درباره این موضوع حرف بزنیم. هر چهارتای آنها با عجله از آژانس بیرون میرن تا به کارهاشون برسند. طغرل به مرال میگه از دوربین دیدم که تو آژانس فیلم میبینی به قوانین پایبند باشد. مرال بهش میگه بهتره که با من در نیفتی و برای حرص دادن اون بهش میگه الطغرل. طغرل عصبانی میشه و بهش میگه من طغرلم نه الطغرل سپس ازش میپرسه تو دجله را از کی میشناسی؟ او بهش میگه به تو هیچ ربطی نداره بهتره سرت تو کار خودت باشه الطغرل. طغرل عصبانی میشه و بهش میگه حساب این کارتو پس میدی به حسابت میرسم همینجوری که داره میره بهش میگه برو به جهنم الطغرل.
دجله و باریش به شیله می رسن و تو جنگل آلپر را پیدا می کند. گولن و کراج به اداره پست میرن و از منشی آنجا می پرسد که ما می خواهیم ببینیم بسته ای که فرستادیم رسیده به دست گیرنده یا نه؟! منشی با خونسردی جوابشو میده که کراج عصبانی میشه و میگه ما عجله داریم منشی بهش میگه ما هم عجله داریم کیه که عجله نداره؟ بهش میگه سیستم قطعه نمیشه فهمید. گولن با عصبانیت میگه بالاخره باید یه جایی باشه که بسته را ببینیم اونجا هست یا ارسال شده؟! انها بسته‌های ارسال نشده را می‌بیند ولی متوجه میشن که بسته اونجا نیست سپس تصمیم میگیرن تا به صحنه تمرین برن تا جلوی آیچا را بگیرن که قرارداد را نبینه. دجله با آلپر حرف میزنه تا او را با جیدا آشتی بده و بهش میگه باور کنید جیدا خانم هم خیلی پشیمونه حتی میخواد ازتون عذرخواهی کنه اما نمیدونه چه جوری آلپر بهش میگه هرچی هم که باشه من دیگه با جیدا نمیخوام روبرو بشم کار من دیگه با اگو تموم شده سپس بهش میگه این همه وقت شما با اگو کار کردین الان برین با یه آژانس دیگه شما رو نمیشناسن و بهش پیشنهاد میده تا با خودش قرار داد ببنده.
آلپر بهش میگه آخه کیه که دوست نداشته باشه با تو کار کنه قبول ولی باید یه کاری کنی که من اصلاً با جیدا روبرو نشم و اونو نبینم دجله خوشحال میشه و میگه اونو بسپاریم به من شما اصلاً با جیدا خانم روبه‌رو نمیشید. دجله از طرفی استرس داره چون بازیگر رئیسش را دزدیده و به مرال و گولن خبر میده. گولن ماجرا رو به کراج میگه و حسابی خوشحال میشه و میگه می خوام برم این خبر را رو در رو به جیدا بدم تا قیافشو ببینم. کراج و گولن به صحنه نمایش میرسن و همان لحظه میبینن که پست برای آیچا بسته آورده و به زور ازش می گیرن و گولن قرارداد را پاره میکنه و میندازه دور. تو تمرین متوجه میشن که تمرین نمایش موزیکال دو ماهه و آیچا خودش از این نمایش حسابی خوشش میاد….
